جدول جو
جدول جو

معنی جرت بکشیین - جستجوی لغت در جدول جو

جرت بکشیین
پاره، لاشه، صوتی در بیان خوشحالی، وصله کردن
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

انکار کردن، منکر شدن به صورت تعمدی، جر و بحث کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
ریختن و پراکنده کردن بار به هنگام حمل در اثر بی احتیاطی
فرهنگ گویش مازندرانی
جلو کشیدن، فراخواندن شاگرد و یا هرکسی برای پرسیدن چیزی
فرهنگ گویش مازندرانی
درد پیش از زایمان، درد کشیدن
فرهنگ گویش مازندرانی
دنبال هم قرار داشتن، پشت سرهم قرار گرفتن
فرهنگ گویش مازندرانی
سوت زدن –آژیر کشیدن
فرهنگ گویش مازندرانی
لره بکشیین
فرهنگ گویش مازندرانی
بیرون آوردن چیزی از جایی
فرهنگ گویش مازندرانی
بر زمین کشیدن اجسام و یا اشیا
فرهنگ گویش مازندرانی
روان شدن، جاری بودن، به حرکت درآمدن حشرات و خزندگان
فرهنگ گویش مازندرانی
به کار گرفتن بی قاعده ی افراد یا وسایل، کار کشیدن بیش از
فرهنگ گویش مازندرانی
به ثمر رسیدن، متر کردن، جلوگیری از ارتکاب عمل خلاف
فرهنگ گویش مازندرانی
چیزی را روی زمین کشاندن
فرهنگ گویش مازندرانی
برداشتن مقداری از چیزی، دلخور بودن، به طرف خود کشاندن
فرهنگ گویش مازندرانی
پایین کشیدن
فرهنگ گویش مازندرانی